معنی صد اندر صد در لغت نامه دهخدا

منحصراً. تنها. خالص. ویژه. صد درصد:، صد اندر صد این دشت جای من است، بلند آسمانش هوای من است.، فردوسی

معنی صد اندر صد در فرهنگ لغت هوشیار

نادرست نویسی سد اندر سد سد در سد آنچه که در صد واحد همه را فرا گیرد کلا تماما: صد اندر صد این دشت جای من است بلند آسمانش هوای من است

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

صددرصد، تمامی و همگی، کلاً، تماماً، برای مثال صد اندر صد این دشت جای من است / بلند آسمانش هوای من است (فردوسی - ۲/۲۸)

(صَ اَ دَ صَ)

صف های پشت هم. صف از پی صف. صفاصف: فرشتگان عرش آشیان پیرامن وی صف اندر صف عاکف و واصف. (ترجمه تاریخ یمینی ص 448). رجوع به صف و صفاصف شود

صفهای پشت سر هم صفاصف

نادرست نویسی سد در سد صد اندر صد، قطعا یقینا بی شبهه: صد در صد همین طور می شود

((صَ. دَ. صَ))

قطعاً، بی شک